جان که می کَند،نگاهش می کنم.
جان که می کندم چطور نگاهم می کردی؟
.
نفسش که بالا نمی آید،نفسی عمیق می کشم،مبادا از آهش نفسم بریده باشد.
صدای نفسهای عمیقت هنوز در گوشم هست...
.
جان کنده و نیمه جان به قطره ای آب،لب تر نگه داشته،
انگار که منِ نیمه جانم،زنده به ذرات جا مانده از خاطراتت.
.
صدایت باز هم در گوشم تکرار می شود،دیوارها به تقلید از تو نامم را می خوانند لابد!
من به هوس تَوهم صدایت تُنگش را بین زمین و هوا رها کردم،
تو مرا به هوس کدام صدا؟؟؟
.
89.6.9
ماری
۳ نظر:
2khate miani ghogha karde oon vasat
جان که می کندم چطور نگاهم می کردی؟
هنوز مونده تا من اینو بگم
هنوز داره نگام میکنه آخه
aziize delam kheili doset daram vaghean neveshtehat aleye maral
ارسال یک نظر