۱۳۸۹ خرداد ۱۲, چهارشنبه

به نام مادر

روزی نقشی از تصویر فرشتگان در خیال کشید،از مهرش بر پیکر او دمید،در رویا به آغوشش خزید،سر در گریبانش عطر او را به سینه کشید و او را از جنس عشق به نام "مادر" آفرید...
.
به نام مادر،به نام مهر،به نام عشق،به نام سرمنشا هستی،که گرچه کنارم نیستی،اما زنده ام به یادت،
به شیرینی خاطراتت،
به خیال آغوش گرمت،
صدای مخملی و نرمت،
به امید روز نبودم،برای آرامش دوباره ی وجودم،در کنار وجودت...
.
شهلای من،
رویای شیرین شبهای من،
فرشته ی زیبای من،
.
روزت مبارک...
.
89.3.12
ماری

۷ نظر:

طناز گفت...

مادر ! حتی اگر که نباشه، بازم مادریشو میکنه ... همیشه هست ... پناهه ... حتی اسمش آدمو آروم میکنه

Rasool گفت...

زنده باشی مارال خانوم.

ghazaleh گفت...

:(
تسلیتی دوباره :*

روزشون مبارک عسلم

Unknown گفت...

kheyli ziba boood , nemidoonam chi begam...vaghean binazir boood.
merc az inke in foorsatoo dadi ta azesh lezat bebaram

matbuat گفت...

روز مادر مبارک
و مبارک تر به مادرانی که حالا بر بهشت ِ زیرپایشان قدم می زنند.روحشون شاد

بابك گفت...

من مثه تو نيستم... حالم از اين روز تخمي كه بايد حسرت چيزي رو كه ندارم بخورم ، به هم ميخوره... )):

هـ. ز.ز. گفت...

شبیه پیشدرامدای مجریا بود.
باحال بود.